مبانی هنرهای تجسمی-عناصر بصری
عناصر بصری اولیه در هنرهای تجسمی عبارتند از: نقطه، خط، سطح، حجم و بافت. هرکدام ازاین عنصرها، دارای ویژگی های منحصر به فرد خودش می باشد.
نگاهی به عناصر اولیه هنرهای تجسمی
نقطه
اولین عنصر بصری بوده و می توان آن را مبدأ پیدایش فرم دانست. نقطه دارای انرژی بوده و وجود آن نشان دهندۀ مکانی در فضا می باشد. در علم ریاضی، نقطه را نمونه تصویری می نامند که فاقد طول، عرض، عمق و ارتفاع است و بنابراین تصور آن غیر ممکن می باشد. در صورتی که از نظر هنرهای تجسمی و بصری، نقطه دارای ارزش بوده و حتی اگر واقعیت فیزیکی نداشته باشد، از لحاظ تجسمی قابل ادراک است. چراغ های کوچک و روشن شهر، ستاره های آسمان شب، یک گل سرخ در فاصلۀ مناسب و… از نمونه های نقطه است ک ما همواره در حال دیدنشان هستیم.
خط
خط از حرکت یک نقطه پدید می آید و دومین عنصر بصری می باشد. خط به نوبۀ خود، حائز اهمیت است. در واقع خط دارای واقعیت طولی بوده و فاقد عرض و عمق می باشد. به عبارت دیگر، خط طولی است که از یک نقطه آغاز و به نقطۀ دیگر ختم می شود. انرژی خط _ برخلاف نقطه که ساکن است _ پویا، متحرک و قابل اندازه گیری می باشد. اگر کمی در محیط اطراف و طبیعت دقت کنیم، نمونه های فراوان از خطوط(صاف و مستقیم، نازک و ضخیم، زبر و خشن، نرم و روان و…) را می بینیم.
سطح
در تعریف ریاضی، سطح حاصل حرکت خط در جهتی مخالف جهت حرکت خودش می باشد. سطوح دو بعدی بوده و دارای طول و عرض می باشند. همچنین فاصلۀ میان دو خط موازی و یا حداقل سه نقطه که با فاصلۀ مناسب ازهم روی صفحه قرار دارند، می توانند عنوان سطح را به ما القا کنند.
حجم
عنصر تصویری که دارای سه بعد طول، عرض و ارتفاع است حجم می باشد. سطحی که در فضا حرکت نموده، حجم را پدید می آورد. این را هم نیز می توان گفت که حجم همان نقطه ای است که از حالت سکون خارج گشته است.در واقع نقطه از تمام ابعاد پیرامون خود به جهات اطراف حرکت نموده و منبسط گشته است. حجم می تواند مانند مکعب، استوانه، کره، مخروط و هرم هندسی و یا مانند قطعات سنگی و صخره ها دارای حجم های نامنظم باشد. حجم ها می توانند به صورت تو پر یا مثبت باشند مانند تکه سنگی که برآمده و قابل لمس است. یا مانند حجم های توخالی به صورت منفی باشند. می توان گفت در مجسمه سازی و معماری حجم مهم ترین عنصر به شمار می آید.
بافت
عنصر تجسمی دیگر که معمولا آن را با حس لامسه در ارتباط می دانند، بافت نام دارد. در واقع بافت نیز توسط حس باصره درک می شود، اما توام با حس لامسه به صورت دقیق تر می توان به درک این عنصر رسید. بهتر است بافت را از دو لحاظ مورد بررسی قرار داد:
- از نظر شکل و فرم که ابزار فهم و درک آن قوۀ بینایی است و ارزش های هنری آنرا قوۀ بینایی مشخص می کند.
- از نظر خاصیت فیزیکی و جنسیت بافت که ارزش آن توسط قوۀ لامسه درک می شود.
تمام آن چیزهایی که در محیط پیرامون ما به چشم می خورد، عنصر بافت را دارا می باشند. به عنوان مثال بافت براق لعابی کاشی، بافت مات آجر، بافت خشن چوب، بافت نرم و سبک ابر و دود و… .
جهت ثبت نام در کلاس های آنلاین هنرهای تجسمی اینجا کلیک کنید.
و برای شرکت در کلاس های حضوری با ما تماس بگیرید.